اخبار و راهنمای قدم به قدم بازی ها

ساخت وبلاگ

لارا کرافت در بازی Tomb Raider جدید بر خلاف نسخه های قبلی که یک ماجراجوی تمام عیار بود، تنها یک زن جوان بی تجربه است که هنوز تبدیل به آن لارایی که همه میشناسیم نشده است. در واقع داستان تومب ریدر 2013 قبل‌تر از همه داستان های بازی های قبلی اتفاق می افتد و سعی میکند به بازیکنان نشان دهد که چگونه لارا کرافت قرار است تبدیل به لارا کرافت واقعی نسخه های قبلی شود.

لارایی که هنوز لارا نیست!

 

 
 

 

 
 

 

داستان این نسخه با نشان دادن لارا کرافت شروع میشود که مشغول آماده شدن برای اولین سفرش با کشتی «پایداری» (Endurance) است. لارا قصد دارد به کمک گروهش تمدن گمشده یاماتای (Yamatai) را پیدا کند. به همین منظور و با پیشنهاد لارا و بر خلاف میل ویتمن (Whitman) کشتی آنها راهی منطقه مثلث اژدها (Dragon’s Triangle) در شرق ژاپن میشود. اما طوفانی سهمگین کشتی آنها را در می‌نوردد و به دو قسمت تقسیم میکند. به همین دلیل آنها مجبور میشوند به جزیره‌ی ناشناخته ای که در همان نزدیکی بود پناه ببرند. لارا در این بین از بقیه گروه جدا میشود و توسط یک فرد ناشناس به گروگان گرفته شده و در غار عجیبی زندانی میشود. لارا به هر ترتیب ممکن موفق به فرار میشود و سعی میکند بقیه افراد گروهش را پیدا کند. در این راه او با چیزهای عجیبی رو به رو میشود که نشان میدهد همه چیز عادی نیست: علامت های عجیب روی دیوارها و سنگ ها، قربانی کردن حیوانات مختلف در آیینهای مذهبی و جنازه های افراد مختلف که همه جا پخش هستند. نهایتا لارا یکی از هم گروه هایش با نام سم (Sam) و فرد دیگری به نام ماتیاس (Mathias) را پیدا میکند که ادعا دارد یکی از مسافرهای کشتی بوده است. در حالی که سم مشغول صحبت در مورد افسانه های هیمیکو (Himiko) با ماتیاس بود لارا از شدت خستگی بیهوش میشود و وقتی به هوش می‌آید خبری از سم و ماتیاس نیست.

لارا بعد از این اتفاق دیگر افراد گروه را پیدا میکند. قرار میشود لارا و ویتمن دنبال راث (Roth) که هنوز پیدا نشده است بروند و بقیه افراد هم که شامل ریس (Reyes)، جونا (Jonah)، الکس (Alex) و گریم (Grim) می‌شدند دنبال سم و ماتیاس بروند. لارا و ویتمن با گشت و گذار در جزیره کشف میکنند که افراد بومی جزیره هیمیکو را پرستش میکنند و این جزیره در واقع همان جزیره یاماتای است که انها دنبالش بودند. درست زمانی که آنها معبدی مزین به نام هیمیکو را پیدا کردند چند نفر از افراد ساکن در جزیره آنها را پیدا میکنند و به کمپ مخصوص خود میبرند که افراد دیگری از کشتی پایداری هم در آنجا نگه داری میشوند. زندانی های کمپ سعی میکنند فرار کنند که این کار عصبانیت افراد جزیره را در پی دارد و باعث میشود همه زندانی ها کشته شوند. لارا که از ویتمن جدا شده سعی میکند پنهان شود ولی توسط ولادیمیر (Vladimir)، یکی از سردسته‌گان افراد بومی جزیره، پیدا میشود. ولادیمیر به لارا حمله میکند ولی لارا تقلی میکند و باعث کشته شدن ولادیمیر شده و فرار میکند. بعد از مدتی او موفق به پیدا کردن راث که زخمی شده است میشود. لارا و راث قرار میگذارند به کمک وسایلی که راث در اختیار داشت، لارا به بالای کوهی بلند برود تا شاید بتواند سیگنال کمکی بفرستد و بدین ترتیب شاید از جزیره نجات پیدا کنند.

لارا در حال بالا رفتن از برج برای ارتباط برقرار کردن با افراد گروه نجات

لارا موفق به ارتباط برقرار کردن با هواپیمایی که دنبال کشتی پایداری میگشت، میشود اما در کمال تعجب میبیند که هواپیمای نجات آنها در هوای آرام و آفتابی توسط رعد و برقی مورد اصابت قرار میگیرد و سقوط میکند. در همین لحظه لارا صدای مرموزی میشنود که به زبان ژاپنی میگوید: «هیچ کس اینجا را ترک نمیکند». لارا که در مورد خلبانان این هواپیما احساس گناه میکند سعی میکند آنها را نجات دهد اما موفق نمیشود. سپس الکس و ریس با لارا تماس میگیرند و به او میگویند که سم توسط افراد بومی جزیره دزدیده شده است که خود را انجمن برادری سولاری (Solarii Brotherhood) می‌نامند. لارا که نزدیک ترین فرد به مکان نگه داری سم است سعی میکند او را نجات دهد اما ماتیاس مانع این کار میشود و به افراد خود دستور میدهد لارا را بکشند. اما لارا با دخالت موجودات غیرعادی و شبیه سامورایی ها با نام اونی (Oni)، به معنای شیاطین در زبان ژاپنی، نجات می‌یابد و راهی زیارتگاهی در اعماق کوهها میشود. در آنجا لارا میفهمد که جانشین هیمیکو یا همان «ملکه خورشید» (Sun Queen) با انجام مراسمی سنتی با نام عروج (Ascension) انتخاب میشود که در جریان آن نامزدهای جانشینی او در وسط کوهی از آتش قرار داده میشوند و اگر جانشین واقعی ملکه خورشید باشند آتش خاموش میشود و در غیر این صورت سوخته و خاکستر میشوند. سم که توسط این افراد گرفته شده است یواشکی یکی از بی سیم های دشمنان را برداشته و با لارا تماس میگیرد و به او میگوید که آنها قصد دارند او را در وسط این کوه آتش قرار دهند زیرا فکر میکنند سم جانشین ملکه خورشید است.

لارا در راه رساندن خود به محل نگه داری سم با گریم رو به رو میشود ولی سولاری ها سروکله‌یشان پیدا میشوند و به آنها میگویند که اگر گریم تسلیم نشود لارا را خواهند کشت. گریم مقاومت میکند و لارا با کمک راث موفق به فرار میشود اما گریم در این بین خود را فدای نجات دادن لارا میکند و کشته میشود. لارا به محل انجام مراسم عروج میرسد و میبیند که سم در آستانه سوزانده شدن توسط سولاری ها و ماتیاس است. لارا سعی میکند مراسم را خراب کند اما افراد سولاری که تعدادشان زیاد است مانع این کار میشوند و مراسم ادامه می‌یابد. با وزیدن باد شدید آتش خاموش میشود و آسیبی به سم نمیرسد و بدین ترتیب معلوم میشود که سم جانشین واقعی ملکه خورشید است.

لارا دوباره به سختی و به هر ترتیبی شده موفق به فرار میشود اما مجبور است به خاطر گرفتار شدن بقیه دوستانش که دنبال سم میگشتند و زندانی شده‌اند دوباره به آنجا برگردد. لارا به همراه ویتمن که ناگهان سروکله اش پیدا میشود، به محل مذکور بازمیگردند تا سم را نجات دهد و از آن طرف راث که هلی کوپتر دیگری پیدا کرده است قرار میشود آنها را سوار کند و با هم فرار کنند. لارا که میدانست رعد و برق مانع خروج هرچیزی از جزیره میشوند سم را که پیدا کرده مجبور میکند از راه زمینی فرار کند و خود سوار هلی کوپتر میشود تا راث را راضی کند هلی کوپتر را به زمین بنشانند که در همین هنگام رعد و برق باعث میشود هلی کوپتر آنها سقوط کند. لارا که نزدیک بود بمیرد و بی هوش شده است توسط راث به هوش می آید اما با سر رسیدن ماتیاس و سولاری ها راث خود را فدای لارا میکند و میمیرد و لارا موفق به فرار میشود.

لارا که سم را نجات داده و او را از راه زمینی فراری داده سعی میکند سوار هلی کوپتر شود و راث را راضی کند هلی کوپتر را به زمین بنشانند که…

لارا هنگام عزاداری برای راث به خود می‌قبولاند که این رعد و برق ها عادی نیستند و به گونه ای به ملکه خورشید (هیمیکو) مرتبط میشود و طوری طراحی شده اند که نگذارند کسی از جزیره خارج شود. لارا به بقیه افراد ملحق میشود که توانسته اند از دست سولاری ها فرار کنند و قایقی را برای فرار از جزیره پیدا کنند که البته نیاز به تعمیر دارد. ویتمن که قبل‌تر دوباره توسط سولاری ها گرفتار شده بود و از لارا جدا شده بود دوباره به جمع لارا و بقیه افراد ملحق میشود و ادعا میکند از دست سولاری ها فرار کرده است. اما لارا به او مشکوک میشود و فکر میکند که او با افراد بومی جزیره هم دست شده است. مقصد بعدی لارا رفتن به خرابه کشی پایداری است زیرا الکس به آنجا رفته تا وسائل مورد نیاز تعمیر کشتی را پیدا کند. لارا الکس را پیدا میکند که زیر اوار مانده و تا میخواهد به او کمک کند سروکله سولاری ها پیدا میشود. الکس با منفجر کردن بخشی از کشتی خود را فدا میکند تا لارا بتواند ابزار لازم را به دست همگروهانشان برساند و به این ترتیب الکس هم کشته میشود.

لارا سپس نامه‌ای از زمان جنگ جهانی دوم از طرف نظامیان ژاپنی که قصد داشتن از قدرت این رعد و برق ها به عنوان اسلحه استفاده کنند، پیدا میکند و تصمیم میگیرد به معبد باستانی اشاره شده در آن برود. در این معبد لارا باقیمانده جنازه یکی از افراد بالا رتبه سامورایی ها را پیدا میکند که با وارد کردن شمشیر به شکمش خودکشی کرده است. در نامه ای که در غلاف شمشیر از خود بر جای گذاشته است معلوم میشود که او در واقع فرمانده استورم‌گاردهای (Stormguard) ملکه (همان Oni ها) بوده است که وظیفه یشان محافظت از زیارتگاه است. و اینکه جانشین ملکه به جای اینکه پذیرای قدرت ملکه خوردشید باشد، خودش را کشته است و باعث شده روح ملکه خورشید بعد از مرگش در بدن خود زندانی شود و بدین ترتیب خشم او باعث به وجود آمدن رعد و برق ها میشود که مانع خروج افراد از جزیره میشود. لارا میفمد که مراسم عروج برای این نیست که شخص دیگری جانشین ملکه خوردشید شود بلکه به این منظور انجام میشود که روح ملکه خورشید بعد از مرگ وارد بدن دیگری شود و در این بین هم، روح شخص جانشین به کلی نابود میشود و روح ملکه به جای آن وارد بدن شخص جانشین میشود. روح هیمیکو میخواهد از بدن فعلی اش فرار کند و وارد بدن جدیدی شود و ماتیاس هم به همین دلیل قصد دارد سم را به عنوان بدن جدید او به او پیشنهاد دهد. لارا بعد از مدتی به محل تعمیر قایق برمیگردد و متوجه میشود که ویتمن به آنها خیانت کرده و سم را با خود برده است تا تحویل ماتیاس بدهد.

لارا، جونا و ریس با استفاده از قایق به محل زیارتگاه میروند و قرار میشود جونا و ریس در کنار قایق بمانند و از آن محافظت کنند و لارا نیز سم را نجات دهد و با هم فرار کنند. لارا با رسیدن به زیارتگاه شاهد کشته شدن ویتمن توسط یکی از استورم‌گارد ها میشود و اینکه ماتیاس سم را به زیارتگاه میبرد. لارا به موقع با کشتن استورم گارد ها خود را به بالای زیارتگاه میرساند و میبیند که ماتیاس مراسم را شروع کرده است. لارا موفق میشود ماتیاس را بکشد و نیز باقیمانده جنازه هیمیکو را نیز که در حال گرفتن روح سم بود از بین ببرد و بدین ترتیب سم را نجات دهد. با نابود شدن هیمیکو دیگر خبری از رعد و برق نخواهد بود و برای همین هوا آفتابی میشود و لارا و سم و جونا و ریس از جزیره فرار میکنند و خود را به کشتی باربری میرسانند و به این ترتیب نجات می یابند. در کشتی که همه به فکر رفتن به خانه های امن خود هستند لارا مشغول تفکر در مورد راز و رمزهای بسیار دیگری است که هنوز کشف نشده اند و آخرین جمله ای که بر زبان می آورد این است که او هنوز قصد ندارد به خانه اش برود. در واقع او بعد از این اتفاقات این نسخه، همه ماجراجویی هایی که شاهد آن در نسخه های قبلی بوده ایم را انجام داده است.

روح هیمیکو یا همان ملکه خورشید در این بدن (بدن خودش) زندانی شده بود و قرار بود روح او به بدن سم منتقل شود.

==========================================
Minimum system requirements for PC:

Windows XP Service Pack 3, Windows Vista,7,8 (32bit/64bit)
DirectX 9 graphics card with 512Mb Video RAM:
AMD Radeon HD 2600 XT
nVidia 8600
Dual core CPU
AMD Athlon64 X2 2.1 Ghz (4050+)
Intel Core2 Duo 1.86 Ghz (E6300)
1GB Memory (2GB on Vista)

===============================================

Recommended system requirements for PC:

Windows Vista, Windows 7 or Windows 8
DirectX 11 graphics card with 1GB Video RAM:
AMD Radeon HD 4870
nVidia GTX 480
Quad core CPU:
AMD Phenom II X2 565
Intel Core i5-750
4GB Memory

اخبار و راهنمای قدم به قدم بازی ها ...ادامه مطلب
ما را در سایت اخبار و راهنمای قدم به قدم بازی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی رضا دولتی huawi بازدید : 524 تاريخ : 5 / 4 / 1393 ساعت: 13:51

بازی فوق العاه و زیبای Saints Row IV که با نتشر شدن غوغا به پا کرد و حدود ۳ هفته صدر جدول های بازی هارا ازان خود کرد یک بازی سبک open wrold میباشد که مرحله های بسیا زیادی را نیز داراست و خیلی از دوستان در تمام کردن این بازی مشکل داشتند که تصمیم گرفتیم برای شما راهنمای قدم به قدم این بازی را اماده کنیم.

سری بازی های Saints Row به داشتن دنیایی وسیع پر از دیوانگی های طنز گونه مشهور است. دنیایی پر از شوخی های خنده دار و جالب که مهم ترین عامل محبوبیت این سری نیز می باشد. حتما با دیدن تصاویر این بازی کاملا این نکته را درک کرده اید اما اگر نسخه های قبلی را بازی کرده باشید  باید بدانید دیوانگی نسخه چهارم بازی بسیار بیشتر از نسخه های قبلی بازی است به گونه ای که کار را به مبارزه با موجودات فضایی کشانده!

شاید عده ای نگران باشد که با ورشکستگی شرکت ناشر بازی THQ مراحل ساخت این عنوان هم تحت الشعاع قرار گرفته و نتیجه آن که طور که باید خوب از آب در نیاید اما باید بگویم بازی بسیار خوب است. بازی خوبی که اگر کمی بیشتر رویش کار می شد تبدیل به یک عنوان عالی می شد.البته فقط برای طرفداران این سری و بس. پس اگر تا به حال عنوانی از این سری را بازی نکرده باشید ممکن است بازی خیلی مورد پسندتان واقع نشود.

saintsrowiv2

سازنده: Volition

ناشر: Deep Silver

سبک: اکشن ماجرایی / Open World

پلتفرم: PC , PS3 , Xbox 360

تاریخ انتشار : ۲۰ آگوست ۲۰۱۳ ( ۲۹ مرداد ۹۲ )

دیوانگان قهرمان

داستان بازی پنج سال پس از وقایع نسخه قبل رخ می دهد. موجودات فضایی ها که Zin نام دارند به رهبری فردی با نام Zinyak زمین را از سوی سیاره ای به ظاهر دوست مورد هجوم خود قرار داده اند و طبق معمول قصد نابودی و تصرف آن را دارند. پس از افتخاراتی که قدیسان در نسخه سوم بدست آوردند رئیس جمهور ایالات متحده (که حالا شخصیت اصلی بازی  رئیس جمهور شده) به این افراد به ظاهر قهرمان مقاماتی اعطا می کند تا آنها مسئول محافظت از زمین در مقابل این موجودات بی شاخ و دم باشند! داستان بازی در همین جا تمام می شود و هیچ نکته دیگری ندارد که به جذابیتش اضافه کند.

داستان بازی کاملا کلیشه ای است اما وقتی حرف از Saints Row و دنیای عجیبش می شود اوضاع فرق می کند. شاید اگر چنین داستانی در بازی مثل GTA  وجود داشت کار احمقانه و مسخره ای به نظر می رسید اما در سری SR  بازی کننده به دنبال کار های عجیب و خنده دار است و خیلی به داستان و پیچش های آن اهمیتی نمی دهد. حال چه چیزی بهتر از موجودات فضایی؟! دشمنانی زشت و بد ترکیب که می خواهد زمین را نابود کننده و شما باید ناجی آن شوید. به علاوه طراحی دشمنان بازی عالی صورت گرفته و تنوع خوبی بین آن ها دیده می شود بعلاوه هر کدام از دشمنان نیز در مقابل اسلحه ی خاصی اسیب پذیر تر هستند و نقطه ضعف خود را دارند که می توان از راه های مختلف آن ها را راحت تر از بین برد.

قدیسان وارد می شوند!

اما از داستان که بگذریم می رسیم به شخصیت پردازی بازی که مهمترین امتیاز بازی به شمار می رود. همان طور که اشاره شد دیالوگ های بازی پر از کلمات و شوخی های طنز آمیز بوده و این مهم ترین عامل محبوبیت دار و دسته قدیسان می باشد. اگر نسخه های قبلی بازی را انجام داده باشید می دانید که شخصیت اصلی بازی نیازمند شخصی سازی بوده و شما می توانید شخصیت دل خواه خود را ساخته و با او بازی کنید. حال می توانید تا دندان مسلح به استقبال موجودات فضایی رفته یا اگر حوصله ندارید برهنه به نبرد بپردازید! سلاح های بازی هم کاملا با حال و هوای طنز بازی هم خوانی دارند. شما می توانید هم زمان شش اسلحه مختلف را با خود حمل کنید.ف کر کنید در یک میدان نبرد هستید و به جای یک موشک انداز یک گیتار رو دوش شماست و یا از یک توالت فرنگی به عنوان ربات استفاده کنید! همچنین می توانید گیتار همه کاریتان را ارتقا داده و قابلیت های جدیدی به آن اضافه کنید. البته برای این کار نیاز به پول و  XP  دارید که از راه های زیادی (به جز مراحل اصلی) از جمله مینی گیم های مختلف و  مراحل فرعی زیادی که در شهر پراکنده شده اند به دست می آیند.

روند بازی همانند نسخه های قبلی بسیار سریع و خشن بوده و سیستم کاور گیری و فیزیک خوب بازی نیز به شما کمک می کند تا جهنمی در شهر به پا کنید! حتما می دانید که سبک بازی Open World  است اما اصلا انتظار نقشه هایی به وسعت و جزئیات سری GTA  را نداشته باشید ولی در کل تنوع اتومبیل ها و مغازه ها و تاثیراتی که محیط بازی بر گیم پلی می گذارد باعث شده تا SR  در این زمینه سر بلند باشد. ممکن است در حال قدم زدن در خیابان ساختمان هایی را ببینید که بین زمین و هوا معلق هستند! اما مشکل اصلی این جاست که گیم پلی بازی تعادل لازم را ندارد. مهم ترین عامل ان هم اضافه شدن قدرت های فرابشری می باشد  که شامل هشت قدرت مختلف بوده که به دو دسته سلاح و قدرتهایی مثل دویدن سریع و پرواز کردن تقسیم می شوند. به عنوان مثال وقتی می توانید پرواز کنید دیگر به ماشین احتیاجی ندارید چون می توانید مسافت طولانی را بسیار سریع طی نمایید یا حتی بدوید و یا مبارزاتی که با نیرو های انسانی در پیش دارید به نوعی دست گرمی می باشد و هیچ چالشی برای شما ایجاد نمی کند. می توانید به سادگی تمام پلیس هایی که در تعقیب شما هستند را منجمد کنید و یا با پرتاب کامیونی همه را نابود نمایید. مبارزات نزدیک هم در بازی وجود دارند. می توانید به سمت رهگذری که در خیابان بوده بدوید و یکی از فنون زیبا را رویش اجرا کنید! همچنین مراحل فرعی در بازی هم بسیار خوب طراحی شده اند و تنوع بسیار بسیار زیادی دارند و می توانند در کنار بخش داستانی بازی شما را مدت ها سرگرم کنند.

قدرت های فرابشری تقش مهمی در گیم پلی ایفا می کنند.

قدرت های فرابشری نقش مهمی در گیم پلی ایفا می کنند.

بنفش بنفش بنفش

تمی که اتمسفر نسخه ی سوم بازی داشت سرشار از رنگ بنفش بود که مورد استقبال خوبی هم قرار گرفت و دلیل اصلی معروفیت این سری هم می باشد. به همین دلیل Volition (استودیو سازنده بازی)اعلام کرد که در نسخه چهارم هم رنگ بنفش نقش پر رنگی در طراحی هنری بازی ایفا می کند. رنگ بندی ها و گرافیک هنری بازی هنوز هم شاد هستند و به جو طنز گونه بازی احترام گذاشته اند. از بخش هنری که بگذریم می رسیم که گرافیک فنی بازی که متاسفانه نسبت به نسخه قبلی پیشترفت قابل توجهی نداشته و هنوز هم بافت های بی کیفیت خیلی توی ذوغ می زند. طراحی شخصیت ها و چهره آنان هم خوب از کار در آمده اما برای یک بازی که در اواخر نسل هفتم عرضه می شود اصلا قابل قبول نیست. با این حساب در صحنه های شلوغ و با وجود انفجار های متعدد باز هم بازی با فریم خوب و ثابتی اجرا می شود که این به نوع خود یک امتیاز محسوب می شود. البته بازی هنوز هم با همان موتور نسخه قبلی ساخته شده و نباید انتظار پیشرفت چندان زیادی داشت اما انتظارات از این بخش بسیار بیشتر بود. با این حال اگر توقع تان را کمی پایین تر بیاورید گرافیک بازی اذیتتان نخواهد کرد.

تنوع وسایل نقلیه راضی کننده است.

تنوع وسایل نقلیه راضی کننده است.

ضیافت موسیقی ها

شاید بتوان بهترین و مهمترین بخش SR  را صداگذاری آن دانست. بازی در این بخش حسابی می درخشد. همان طور که اشاره کردم در بخش شخصی سازی می توان جنسیت کارکترتان را انتخاب نمایید. حال بنا به خواست شما شش صدا برای کارکتر اصلی بازی در نظر گرفته شده(سه مرد و سه زن) که همه نیز از صدا گذاران مشهور و فعال در صنعت گیم هستند و همه سابقه ی درضشانی در این زمینه دارند و خیالتان از این بابت راحت باشد. البته همان طور که می دانید در بازی های Open World بخش اعضمی از موسیقی بازی به رادیو داخل ماشین ها اختصاص دارد ولی چون در SR نقش رانندگی در بازی کمتر شده شاید خیلی این مورد هم به چشم نیاید اما به هیچ وجه از ارزش های این بخش کاسته نمی شود چون حالا می توانید در حال قدم زدن هم به موسیقی هایی که داخل ماشیت ها در حال پخش هست گوش دهید. هر چند یعضی از موسیقی هایی که داخل ظبط ماشین ها در حال پخش هستند واقعا روی اعصاب بوده و ترجیح می دهید هنگام رانندگی رادیو را خاموش کنید. صدای اسلحه ها هم همان طور که حدس می زنید به طور کامل با چیزی که در واقعیت وجود دارد تفاوت داشته و بعضا می توان صدا های عجیب و قریبی را موقع استفاده از آن های شنید. صدای های انفجار هم در بازی به بهترین نحو ممکن باز سازی شده اند. سازندگان بازی به این بخش اهمیت زیادی داده اند و حساب ویژه ای روی آن باز  کرده اند و البته نتیجه کارشان هم عالی از آب در آمده.

بخش شخصی سازی مفصلی برای بازی تدارک دیده شده است

بخش شخصی سازی مفصلی برای بازی تدارک دیده شده است

فقط بخند!

Saints Row IV بازی خوبی است اما فقط برای سرگرمی و گذراندن وقت. اگر از بازی یک بازی در سطح GTA می خواهید قطعا از بازی متنفر خواهید شد اما اگر می خواهید وقتتان را با بازی پر کنید لحظات شادی را برایتان رقم می زند. بازی مراحل فرعی زیاد و متنوعی دارد و می تواند تا مدت ها شما را در دنیای عجیب خود نگه دارد. شاید اگر THQ ورشکست نمی شد، الان روز های خوبی را با فروش خوب این عنوان سپری می کرد.

Share on Facebook

اخبار و راهنمای قدم به قدم بازی ها ...ادامه مطلب
ما را در سایت اخبار و راهنمای قدم به قدم بازی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی رضا دولتی huawi بازدید : 1801 تاريخ : 5 / 4 / 1393 ساعت: 13:36

با سلام

 بازی far cry3 بازی خوبیه من که بازی کردم پس اگه بازی نکردید بازی کنید.

سیستم

سازنده:
Ubisoft Montreal
additional work by
Ubisoft Massive
Ubisoft Red Storm
Ubisoft Shanghai
ناشر :
Ubisoft
تاریخ انتشار :
November 30, 2012
پلتفرم(ها) :
Microsoft Windows
Xbox 360

 

.مقدمه.

ابتدا خدمت دوستان عزیز سلام عرض میکنم. بازی فارکرای ابتدا توسط شرکت کرایتک در سال 2004 برای کامپیوتر های شخصی عرضه شد.بازی از نظر گرافیکی یک بازی بسیار چشم نواز و زیبا بود.شما در جزیره با دشمنان و زامبی ها و... مبارزه میکردید.
سپس یوبی سافت در سال 2008 نسخه دوم بازی را منتشر کرد.برخلاف نسخه اول که توسط کرایتک ( سازنده عنوان مشهور Crysis ) ساخته شده بود , نسخه دوم عنوانی بسیار متوسط بود.گرافیک خشک با تم زرد و محیط جنگلی خالی ! یعنی شما بودید و درخت و صخره.
شاید یکی از نکات جذاب آن رانندگی و تعمیر ماشین ها بود که آن هم به علت ایست بازرسی های فراوانی که در محیط قرار داشت بعد از مدتی یکنواخت میشد.حال "یوبی سافت" با بهره گیری از نظرات سازنده طرفداران بازی نسخه ای کاملا متفاوت از عنوان پیشین و تا حدودی شبیه به نسخه اول را عرضه نموده است.متفاوت از این نظر که همه چیز آن حتی گیمپلی نیز تغییر کرده و شبیه نیز از آن نظر که اتمسفر جزیره تا حدودی یاد آور جزیره شماره اول فارکرای میباشد.
حال به بررسی کلی از بازی در ادامه خواهیم پرداخت.
{متن زیر تا سر تیتر بعدی حاوی اسپویلر داستانی میباشد. در صورت عدم تمایل آن را نخوانید }

تو یک مبارزی...جِیسُن ! 


داستان فارکرای 3 فوق العاده جذاب و گیرا ـست.در ابتدا یک ماجرای عادی را شاهد خواهیم بود.چند جوان برای تفریح به یک جزیره آمده اند. آنها در این جزیره میگردند, خوش میگذرانند , قایق رانی میکنند سوار کایت و جت اسکی میشوند و .... . اما در آخرین دیدارشان با یکدیگر هنگامی که توسط فردی در کلاب به سمت آسانسور راهنمایی میشوند با "کیث" در گیر شده و پس از گریز به هواپیمایی به پیشنها همان فرد مذکور میروند.عده ای از دوستان شخصیت اصلی با این موضوع مخالفند اما سر انجام به هواپیما میروند و به پایین میپرند ( از هواپیما ) و چتر بازی میکنند.البته کمی در جزیره گشت و گذار میکنند و از همه چیز عکس میگیرند ( محیط زیست ) و متوجه میشوند که رایلی برادر شخصیت اصلی نیست و ناگهان دزدان دریایی به آنان حمله میکنند و توسط "امپراتور جزیره" یا بهتر است بگویم "امپراتور دیوانه جزیره " یعنی VAAS اسیر میشوند.بگذارید قبل از ادامه داستان اندکی در مورد Vaas و شخصیت اصلیمان یعنی Jason Brody توضیح بدهم.



Jason Brody . 
او متولد 30 دسامبر 1987 و متولد L.A میباشد . 
او دو برادر به نام های Grant و Riley برادی میباشد
.شغل او عکاسی ـست و پدرش نیز سالها قبل مرده.او با Liza Snow دارای رابطه ای دوستانه ( !) میباشد.



Vaas Montenegro 
شخصیت اصلی منفی دوم بازی . دلیل اینکه وی را ابتدا انتخاب کردم این است که وی شهرت بیشتری نسبت به hoyt شخصیت منفی اصلی بازی دارد.
تاریخ تولدش مشخص نیست اما 27 سال سن دارد.
متولد جزیره ROOK ( محل وقوع اتفاقات بازی ) میباشد .
شغل : صدور مواد مخدر.دزد دریایی.برده دار.
خانواده : Citra Talugmai ( خواهر )



Hoyt Volker
سن او 45 سال میباشد و وی متولد 19 آپریل 1967 میباشد
.محل تولدش جنوب آفریقا میباشد.
شغلش تبادل برده میباشد و در صورت لزوم آنها را میکشد.
او نقش منفی اصلی بازی و همچنین رئیس Vaas میباشد.
از او اطلاعات دیگری نداریم.
------------------------------

واس دوستان ما را دستگیر میکند و هویت نیز قصد صدور آنها را دارد. گرنت به جیس میگوید که : " قراره از اینجا فرار کنیم , هرکاری که میگم بکن " . جیسن قبول میکند . گرنت یک نگهبان را میکشد.جیسن خیلی میترسد و گرنت به او میگوید : " این چیزیه که تو ارتش بهت یاد میدن ! " آنها مخفیانه از محل اسارتشان میگریزند که ناگهان گرنت با تیری که بر گردنش اصابت کرده جانش را از دست میدهد.تیر از سوی واس شلیک شده بود.واس به جیسن میگوید : فرار کن !! . جی نیز به سرعت تا یک پل میدود و ناگهان پل فرو میریزد و او به داخل رودخانه پرت میشود.چشمش که باز میشود میبیند که فردی دستش را خالکوبی میکند و بعد از گذشت چند دقیقه میفهمد که ان فرد ( DENNIS ) او را نجات داده است.دنیس به او این نکته را میفهماند که او یک مبارز است و تنها کسی که میتواند راه یک جنگجوی واقعی را ادامه دهد و صلح و آرامش جزیره را برقرار کند جیسن است.جی به او میگوید که دوستانش توسط واس زندانی شده اند و به کمک او برای نجاتشان نیازمنده.سپس دنیس و دوستانش به او کمک میکنند او اکثر دوستانش را پیدا میکند.در این راه خطرات و سختی های زیادی را تحمل میکند و حتی به خواهر واس نیز نزدیک میشود . واس که از این موضوع عصبانیه جی را در یک تله از پیش برنامه ریزی شده دستگیر میکنه.راجع به دیوانگی با او صحبت میکنه و از بالای دره به پایین پرت میکنه ( به پای جی بلوک سیمانی بسته شده و اورا به درون اب میندازد ) وی خود را نجات داده. میبیند که هلیکوپتر واس در حال نشستن است. سریع خود را به ان رسانده و به خلبان با زور دستور پرواز میدهد . شاید 6 متر به هوا رفته باشند که با یک گلوله RPG به زمین انداخته میشوند و
واس به سمت قلب جی شلیک میکند.تیر به فندک جی خورده بود و او زنده مانده بود. از زیر اجساد باقی مردگانی که واس به علت خوشحالی از کشتن جی , کشته بود بیرون امد.همه میترسند اما به دنیس میگوید که ماجرا چه بوده و با برنامه ای قوی واس را از پا در می آورد. اما مشخص نمیشود که اوم مرده یا زنده.چون جی در طول بازی زیاد به توهم وارد میشد و واس را هم در توهم کشت.سپس با نفوذ به قلب ارتش هُیت او را نیز از پا در می آورد ( که خود این بخش یک ماجرای طولانی داشت ! ) و سپس سیترا خواهر واس که به جی علاقه مند شده بود دو انتخاب پیش روی جی قرار داده بود. دوستانش را بکشد و پیش او بماند. یا با دوستانش برود ( انتخاب بازی بود البته این یکی ) اگر پیش سیترا بمانید سیترا از جی بچه دار میشود و سیترا جی را میکشد اما اگر دوستانتان را نجات دهید از جزیره خارج میشوید.
این بود خلاصه ای از داستان زیبای FC3 


تاحالا دیوانگی را برایت تعریف کرده ام ؟


موسیقی و صداگذاری بازی در حد عالی قرار دارد. شخصیت جیسن برخلاف اکثر بازیای FPS ( البته همونطور که گفتم اکثر نه اینکه همه ) صحبت میکنه . خشمگین میشود و ... . در این بین شوخی نیز میکند ! 
اما از همه بهتر صدا گذار واس میباشد که واقعا احساس میشود که او یک شخصیت واقعی است !!! یک فرد عصبی که تا اتفاق می افتد داد میزند و دیوونه بازی در می آورد ! فرض کنید یک نفر مدام توی گوشتان 
دیوانگی را تعریف کند ! در این بین تعدادی از دوبلور های آشنای یوبی سافت نیز حضور دارند که در بازی های گذشته این شرکت نیز حضور داشته اند.
از آنجایی که در بازی اکوسیستمی طبیعی پیاده سازی شده صدای همه آنها بسیار دقیق و عالی نیز ضبط شده و اگر مثلا به قصد شکار گراز بروید صدای آن را در علفزار ها خواهید شنید ! به علاوه صدا خش خش بوته ها که از میان آنها عبور میکنید , شنا کردن در رو و زیر آب و ماشین رانی بر روی سطوح مختلف عالیست ! اگر روی پل چوبی با ماشین بروید میتوانید ترس را احساس کنید ! چون که احساس میکنید پل هر لحظه ممکنه فرو بریزد !صدای انفجار و شلیک گلوله ها و در کل همه چیز عالیست.
دیالوگ های جالبی نیز در طول بازی رد و بدل میشود. دیالوگ های تاریخی و فلسفی و.... و این بخش کاملا عالیست !


فرار کن جیسن....فرار کن !

تنوع گیمپلی بازی عالیست. برای نقل و انتقالات روش های گوناگونی از جمله : قایق رانی - ماشین سواری - موتور سواری - کایت سواری و از همه مهم تر امکان انتقال سریع در نقاط تصرف شده توسط نقشه بازی همانند بازی Skyrim وجود دارد. یعنی شما یک کمپ را تصرف کرده اید کمپ در شرق جزیره ـست و شما در سواحل غربی جزیره اید . با رفتن روی علامت کمپ در شرق نقشه به سرعت میتوانید به آنجا در عرض 5 ثانیه منتقل شوید !
ایست بازرسی های نسخه 2 نیز بطور کامل حذف شده اند.پس شما میتوانید با سرعت بالایی در محیط جابه جا شوید. 
تنوع سلاح ها نیز در بازی بالاست. از کلت های کمری گرفته تا تک تیر انداز ها و آرپی جی ها . سلاح های ویژه ای چون تیروکمان-آتش افکن-دستگاه جوشکاری و....اگر برای خود غلاف بسازید میتوانید سلاح های بیشتری حمل کنید.یا میتوانید کیفپولهای بزرگتری برای خود بسازید.اما چگونه میشود اینها را ساخت ؟ پاسختان واضح است : به آسانی !!! شما میتوانید لیست مورد نیاز برای تهیه یک قطعه مورد نظر خود را ببینید.مثلا پوست یک اژدهای کمودور و شاخ یک بز کوهی ! میروید و آن دو را شکار میکنید و وسیله مورد نظرتان را میسازید ! اینها را از کجا بیابم ؟ نقشه که تاریک است ؟ خوشبختان یوبیسافت از بعضی از ویژگیهای سری بازیهای AC نیز بهره گرفته.برای آزاد سازی نقشه باید به بالای برج های مخابراتی بروید و یک قطعه را از آنها بکنید تا نقشه آزاد شود.برای رسیدن به نوک برجها باید سکو بازی کنید ! از ارتفاعات بپرید و لبه ها را بگیرید و...
تنوع ماموریت ها فوق العاده بالا اند ! از تصرف کمپ ها گرفته تا کشتن مخفیانه ماموران خاص برای پوشیدن لباسهایشان و کاشتن دینامیت برای از بین بردن دیش ماهواره ای دشمناان.
برای مثال در طی ماموریتی شماا باید مزارع مواد را به آتش بکشید. وقتی که یک آتش کوچک به یک گوشه بزنید (!) آتش به باقی مکان سرایت میکند و همه چیز را به آتش میکند. به عبارتی شعله آتش در جهت مسیر باد به حرکت در می آید و باقی مکان را نیز به آتش میکشد!و...
ماموریت های فرعی نیز نسبتا جالب و متنوع اند.مثلا WAY OF RAKAYAT ( یا همچین چیزی ) که باید در زمان محدود با کشتن دشمنان امتیاز خاصی بدست آورید.یا با مراجعه به بُرد چوبی افراد تحت تعقیب را به روش درخواستی بکشید یا جانور در خواست شده را بکشید.
از این دسته ماموریت ها در بازی زیادند.
همچنین با آپگرید جیسن روی دست او خالکوبی ایجاد میشود که با آپگرید کامل او بطور کامل شکست ناپذیر میشوید ! حرکات جالبی مثل شکار افراد از ارتفاع با چاقو-شکار پشت سرهم - شکار از زیر نبرد کثیف و ... وجود دارد.همچنین میتوانید سلاح های خود را شخصی سازی کنید و طرح ها و آیتم های گوناگونی روی آنها ببندید.


جزیره بزرگیست....در آن خوش بگذرانید !

گرافیک بازی چه در کنسول چه در PC در بهترین سطح خود قرار دارد و محیط های طبیعی آن واقعا شما را حیرت زده میکنند ! گاهی میشود که دسته را رها کنید و فقط به مشاهده مناظر طبیعی بپردازید.آبشار ها آبگیرها سواحل جنگل ها پوشش گیاهی زیبای یک
جزیره استوایی و .... همگی دست به دست هم داده اند تا گرافیک بازی در سطح خوبی قرار گیرد.
بازی دارای چرخه شبانه روزیست و از نورپردازی خوبی برخوردار است .نور از لابه لای شاخ و برگ درختان عبور میکند آتش ها در شب نور نسبتا خوبی ایجاد میکنند در اعماق دریاها ماهی ها و کوسه ها شنا میکنند و شما گیاهان دریایی را میبینید و...
انیمیشن های زیادی برای تمامی موجودات بازی طراحی شده.از یک موش کوچک گرفته تا یک ببر و کوسه و ....جانوران درنده به شما حمله میکنند و جایی از بدنتان را گاز میگیرند.با دمشان ضربه میزنند و این حرکات با نرمی تمام اجرا میشوند. دشمنان با اصابت گلوله به قسمتهای مختلف بدنشان عکس العمل های گوناگونی را به اجرا در می اورند.البته این گرافیک زیبا به عیب و نقص نیز نیست.جزیره بازی بسیار وسیع ـست و این جزیره تنها با یک بار لودینگ اجرا میشود.این نکته خوب است اما مسئله جایی حاد میشود که ببینید باگهای فراوانی در انتظار شما نشسته اند! دشمنان به درون دیوار هامیروند د هنگام پرواز با کایت از تو دیوار و زمین عبور میکنید و گاهی هم بازی با مشکل محاسبه ارتفاع رو به رو میشود و ناگهان با پرش از ارتفاع کوتاهی میمیرید !
از این دسته باگها زیاد است ! اما نمیتواند لذت زیبای بازی را از ما بگیرد.


در کل بازی فارکرای 3 روی هم رفته یک بازی بسیار ارزشمند و زیباست و تجربه ان را به همگان پیشنهاد میکنم.

اخبار و راهنمای قدم به قدم بازی ها ...ادامه مطلب
ما را در سایت اخبار و راهنمای قدم به قدم بازی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی رضا دولتی huawi بازدید : 417 تاريخ : 4 / 4 / 1393 ساعت: 22:02